هفتمین جلسه از دوره سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی کنگره60، ویژه آقایان همسفر با دستور جلسه "نقش سی دی ها و نوشتن آن ها در آموزش"، به استادی دیده بان محترم استاد امین دژاکام
افرادی که سی دی نوشتهاند باکسانی که ننوشتهاند یا ناقص نوشتهاند کاملاً متفاوت هستند. انگار که حس و جنسشان متفاوت است. خداوند به قلم قسم میخورد، چون قدرتی که در نوشتن نهفته است در شنیدن یا خواندن نیست، وگرنه خداوند به شنیدن قسم میخورد.آموختن با قلم اتفاق میافتد. زمانی که شروع به نوشتن سی دی میکنیم، چند اتفاق بهطور همزمان میافتد. اول اینکه باید حوصله داشته باشی، دوم اینکه باید تمرکز کنی. میتوانی در حال سی دی گوش کردن رانندگی کنی یا ظرف بشویی، ولی در حین سی دی نوشتن باید تمامکارها کنار گذاشته شوند.
در حین سی دی نوشتن باید تمامکارها کنار گذاشته شوند.زمانی که سیدی مینویسی، شاید در ابتدا کلمات را دوتادوتا تکرار کنی تا بتوانی بنویسی. ولی رفتهرفته با افزایش تمرکز و قویتر شدن حافظه میتوانی شش تا کلمه را باهم بنویسی و اگر یکلحظه حواست پرت شود، باید دوباره گوش کنی و این متمرکز شدن باعث میشود بهمرورزمان حافظه انسان تقویت شود. نوشتن سی دی باعث خوشخط شدن میشود. با نوشتن کلمات، دیکته نوشتن شخص درست میشود. ادبیات یاد میگیرد و خیلی از مسائل دیگر.بعضی از افراد به من میگویند که من موقع نوشتن ویرایش انجام میدهم و من میگویم که این کار را نکنید. همان چیزی که گفته میشود همان را بنویس تا اتفاق بیفتد.ما وقتی بچه بودیم مشق مینوشتیم تا باسواد شویم. در کنگره هم اگر کسی میخواهد باسواد شود و آموزشها را یاد بگیرد باید مشق بنویسد. من چون معلم جهانبینی بودم، سالها فکر میکردم من از این قضیه بینیاز هستم و لازم نیست بنویسم. زمانی رسید که احساس کردم نه بگذار بنویسم تا ببینیم چه میشود. گاهی حالم خیلی بد میشد و شروع کردم به نوشتن. وقتی نوشتم دیدم که من هم نیاز به نوشتن دارم و کاملاً برایم جا افتاد که من هم نیاز دارم بنویسم.کسانی که عجله دارند نمیتوانند حوصله به خرج داده و درست بنویسند. از روی نوشته بهخوبی میشود فهمید که طرف در چه فازی است. راهنما از روی نوشتهها بهخوبی میتواند بفهمد که رهجو در چه وضعیتی است. من وقتی میبینم نوشتههای رهجو رو هواست، میفهمم که خودش هم رو هواست و به او میگویم باحوصله بنویس، زمانی که باحوصله مینویسد، صفتش هم عوض میشود.
اگر کسی سیدیهای هفته را ننویسد دیگر بهروز نیست.هرکس که نوشت به نفع خودش است، یاد میگیرد، باسواد میشود، تغییر میکند، حسش عوض میشود و خلقش تغییر میکند.
روش کار در کنگره این است که راهنما بر اساس دانشی که دارد و تشخیصی که میدهد، به رهجو بر اساس گره ای که دارد، آدرس را میدهد. به رهجو میگوید شما این مسئله را داری و برو این سی دی را گوش کن، این مطلب را کار کن. وظیفه رهجو این است که به گفتههای راهنما عمل کند .
هدف ما از آموزش جهانبینی در کنگره این است که یاد بگیریم گره را چگونه بازکنیم. من باید روی گره خودم کار کنم و آن را باز کنم. آن چیزی که کلید را به ما میدهد همین، سیدیها و مطالب آموزشی کنگره است؛ همان مطالبی است که راهنما در لژیون به بچهها انتقال میدهد.